اختصاصی سل.نیوز/ لیا شیرازی: تک قطعه «احساس خوب» با صدای حسین نجفی به عنوان آخرین اثر منتشر شده وی در سال 96 برای دانلود در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
ساخت موسیقی، میکس و مسترینگ این اثر را علی مرادی بر روی ترانه ای از لیا شیرازی انجام داده که پیش از این نیز در ساخت موسیقی تک قطعه «قرصای خواب» به آهنگسازی محسن معراجی با حسین نجفی همکاری داشته است.
وی پیش از این نیز تک قطعه «برگرد بیا» را با ترانه ای از علی بحرینی به آهنگسازی محسن معراجی و تنظیم کنندگی علی مرادی ارائه کرده بود که مورد استقبال قرار گرفت.
حسین نجفی که پنجم مرداد 96 اولین کنسرت رسمی خود را در سالن امام علی (ع) به روی صحنه برد، پس از آن با گزیده کاری سعی دارد از تجربیات خود نسبت به علایق مخاطبینش بیشترین بهره را ببرد و با ارائه آثاری قابل قبول، هوادارانش را راضی نگه دارد.
وی با این که پیش از این قول اجرای کنسرت دیگری را در اسفند ماه داده بود اما با اشاره به عدم صرفه اقتصادی کنسرت ها، اظهار داشت: «کنسرت تنها برای خواننده هایی که دارای اسپانسر هستند و یا با تمدید مواجه می شوند، قابل اعتماد است در غیر این صورت هنرمندانی که شخصا هزینه های خود را تامین می کنند بی شک به علت بالا بودن آن نمی توانند آن طور که باید از برگزاری کنسرت سود مالی ببرند هر چند که این، تنها راه برقراری ارتباط مستقیم با مخاطب است».
وی افزود: «بزرگترین حُسن کنسرت برای من، آشنایی هر چه بیشتر با علایق مخاطبینم بود که باعث شد برای عرضه آثار جدید، کمی تامل کنم و با تفکر بیشتر قطعات قابل قبولی ارائه دهم. با دوستانی آشنا شده ام که خلاقیت بالایی دارند و فکر می کنم می توانید در آینده نه چندان دور آثار خاص تری را با صدای من بشنوید».
لازم به ذکر است، حسین نجفی که بیش از 15 سال است به طور حرفه ای در عرصه خوانندگی فعالیت دارد، تنها آلبوم خود را سال 95 با عنوان «تاثیر مثبت» با موسیقی دانیال شهرتی و ترانه سرایی مهشاد عرب منتشر کرد.
«قرصای خواب»، «نهایت دل بستن»، «مثل تو»، «بارون بدون موقع»، «تصمیم»، «سهم من» و . . . نام برخی از قطعاتی هستند که تا به امروز با صدای وی منتشر شده اند.
* در ادامه می توانید متن این ترانه که بر اساس ملودی سروده شده است را بخوانید و آن را دانلود کنید:
با چشمایی که بعد تو خیسن و
با یه حس زخمی، گرفتار من
با یک حال داغون، یه مشت خاطره
که هر لحظه صد بار عذابم میدن
.
دارم با خودم تو زمستون سرد
یه تهران و بی تو قدم می زنم. . .
با این که صبورم می دونی ولی
بدونت، یه روزی، یه جا می شکنم
.
"تو شاید بتونی بی وفا، ازم بگذری
بری، رد شی، آسون، منو ترکم کنی
نمی تونی اما از احساس خوب من
به اندازه یک نفس حتی کم کنی"
.
مثل خیلی از آدم های تو شهر
نه زنده م، نه مرده . . . فقط هستم و
چقدر زندگیم بی تو خالی شده
عجیب از زمین و زمان خستم و
.
چقدر بی هوا رفتی . . . حالم بده!
به سختی با این بغض نفس می کشم
تمام وجودم به نام تو بود
دوباره نمی تونم عاشق بشم!
.
تو شاید بتونی بی وفا، ازم بگذری . . .
.
.