مهرسانا شفقی نژاد: موزیک ویدیوی تک قطعه «بماند» به عنوان تازه ترین اثر «ابی صادقی» با ترانه ای از استاد عبدالجبار کاکایی منتشر شد.
آهنگسازی و تنظیم کنندگی این قطعه را مصطفی مومنی برعهده داشته و نیما معتمدی کارگردان کلیپ این اثر بوده است.
ابی صادقی که آثاری همچون «خنده هاش»، «جان جانان»، «ماه کامل»، «عشق ایده آل من» و «با خیالت» را در کارنامه هنری خود دارد، با توجه به تغییر سبک در قطعه «بماند» توضیح داد: «این قطعه را بیست و یکم اسفند مصادف با مبعث حضرت رسول (ص) منتشر کردیم و از امشب، موزیک ویدیوی آن در تمام پلتفرم های مجاز برای دانلود قرار خواهد گرفت».
وی افزود: «ترانه سرای این اثر استاد عبدالجبار کاکایی هستند که معرف حضور همگانند که به جرات می توان گفت برای این اثر، استاد شعری فاخر سرودند که هنر و تجربه بالای ایشان را در این ترانه به رخ میکشد و زمانی که برای اولین بار استاد کاکایی این ترانه را با لحن و صدای خودشان به صورت دکلمه برای بنده ارسال کردند،شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم. همچنین آقای مومنی توانستند با ساخت ملودی دلنشین به انتقال این حس کمک شایانی کنند. خوشحالم که بگویم که بعد از تجربه در سبک و سیاق های مختلف، توانستم به فضایی کاملا مطابق با میل و سلیقه خودم برسم».
ایشان در پاسخ به این سوال که مهمترین چالشی که خوانندگان برای ارائه آثارشان با آن مواجهند، اظهار داشت: «عهده دار بودن و به تنهایی به دوش کشیدن هزینه های سنگین تولید و پخش موزیک در واقع بزرگترین چالش خوانندگان بدون تهیه کننده و اسپانسر در ایران می باشد که تاسف انگیزترین قسمت آن به دلیل عدم تبعیت از قانون کپی رایت پخش آهنگ است که شاید در هیچ جای دنیا نتوان دید!».
* در ادامه می توانید متن ترانه «بماند» با صدای ابی صادقی را بخوانید و آهنگ آن را دانلود کنید:
عشق من! دیوانگی درمان ندارد
رنج این بی طاقتی پایان ندارد
ساده می گویم گرفتار تو هرگز
با دل خونین سر و سامان ندارد
عشق از اول می کُشد تا جان نباشد
جان در این ارواح سرگردان نباشد
شیوه ی غارتگری را دوست دارد
تا که یک کالا درین دکان نباشد
بماند
که با این قلب سرگردان چه کردی
که با این سینه ی سوزان چه کردی
که تو ویرانگری با جان چه کردی
بماند
که در این سینه ی ویران چه دارم
که با تو زیر و رو شد روزگارم
که رفتی و تو را من دوست دارم
جان اگر عاشق شود دست از تو بردارد چرا
دل به دریا می زند شاید بدست آرد تو را
ترسد ار دست خدا یک لحظه بسپارد تورا
موج بی تابی که عمری دل به ساحل بسته است
نشکند بیهوده پیمانی که مشکل بسته است
دل نمی بندد به چیزی تا به تو دل بسته است
بماند
که با این قلب سرگردان چه کردی
که با این سینه ی سوزان چه کردی
که تو ویرانگری با جان چه کردی
بماند
که در این سینه ویران چه دارم
که با تو زیر و رو شد روزگارم
که رفتی و تو را من دوست دارم