+ متن ترانه و امکان دانلود

تک قطعه «سالار بی رحمی» با شعر و دکلمه «مهتاب فدایی» منتشر شد

« بازگشت به لیست | یکشنبه 2 خرداد 1400 در ساعت 0 : 0 دقیقه | نظرات کاربران ( 0 )

اختصاصی سل.نیوز/ لیا شیرازی: تک قطعه «سالار بی رحمی» به عنوان اولین اثر دکلمه «مهتاب فدایی» در دسترس علاقمندان قرار گرفت.

شعر این قطعه را راوی اثر سروده و محمد نصرتی موسیقی متن آن را انتخاب کرده است.

مهتاب فدایی طی گفتگویی اختصاصی با سل.نیوز گفت: «من متولد هجدهم تیر 1357 در آبادان هستم. گرایشم به شعر از کودکی با تشویق و حمایت های پدرم شکل گرفت. ایشان سروده های شعرای بزرگ را زمزمه می کردند و بدین ترتیب من با شالوده شعر آشنا شدم و به طور اخص، وحشی وافقی و شعر «روزگاری من و دل صاحب کویی بودیم»، هدف من را در سرودن جدی کرد و اهتمام به جلسات ادبی و مطالعه در این زمینه تا آنجا پیش رفت که موفق به انتشار کتاب «عطر اندام سیب» از سروده های خودم در سال 93 با همکاری انتشارات مایا شدم. همچنین دکلمه خوانی و آواز خوانی را به صورت حرفه ای از سال 85 نزد استاد عزیزم بانو حوروش خلیلی آموزش دیده ام. در زمینه ترانه سرایی هم آثاری دارم که از آن جمله می توانم سرودن یک ترانه برای ماجرای غم انگیز «ساختمان پلاسکو» در همکاری با رسانه ملی اشاره کنم که برای کشتی «سانچی» هم با کلیپ جدیدی بازپخش شد».

وی ادامه داد: «در لحظه سرودن خیلی از طبیعت استفاده می کنم و معتقدم آن چه در پیرامون ما به عنوان نشانه هایی از حیات اتفاق می افتد، مهمترین آموزگار هر هنرمندی محسوب می شود. همچنین به دلیل داشتن ذهنی تصویرپرداز اکثر اشعارم دارای ابیاتی با داستان مشخص و بیانی روایی هستند».

ایشان در مورد قطعه دکلمه «سالار بی رحمی» توضیح داد: «وقتی متن شعر را بخوانید، متوجه می شوید که من دقیقا در شخصیت یک زن شروع به سرودن کردم. خوشبختانه یکی از قابلیت های دکلمه خوانی برای ما خانم ها این است که لازم نیست برای ارائه اثرمان حتما آن را از زبان یک مرد بسراییم تا امکان نشر وجود داشته باشد بلکه در آثار دکلمه، من به عنوان یک خانم می توانم از زبان و بیان خودم برای ارائه اثرم بهره بگیرم لذا «سالار بی رحمی» درد و دل زنانی ست که به راحتی به واسطه قلب عشق پرورشان، دستخوش احساساتشان می شوند و زمانی به خودشان می آیند که غالبا دیر شده است. در اکثر موارد زن ها عنصر اصلی رابطه شان احساس است و خیلی پاک عاشقانه ای را آغاز می کنند اما در نهایت بخاطر انتخاب اشتباه گاهی شکست می خورند و قربانی وسوسه هایی می شوند که متاسفانه هیچ ارتباطی با عشق ندارند. البته این می تواند عکس هم باشد که من با لحن یک زن آن را بیان کرده ام». 

 

* در ادامه می توانید متن شعر «سالار بی رحمی» با دکلمه «مهتاب فدایی» را بخوانید و آن را دانلود کنید:

حالم شبیه حال دریاییست / که تشنه است و آب میخواهد

تابوت خود را میکشم بر دوش / دنیا مرا بی تاب میخواهد

.

دیوانه ام کردی، سراغم را / باد از درخت بید میگیرد

مردم، ولی این روح سرگردان / از دوریت هر بار میمیرد

.

جا مانده ارواح آواره / ته مانده یک عمر تردیدم

هی چال کردم اشتیاقم را / مرگ خودم را بارها دیدم

.

تنها گناه این زن آرام / این بود که دیوانه اش کردی

چادر کشیدی از سرش وقتی / میخواستی ثابت کنی مردی

.

مردی که جز آغوش بی رحمش / در چنته اش چیزی نبود و نیست

وقتی نقاب از چهره اش افتاد / حتی خودش یادش نیامد کیست

.

تنها نشستم رو به آیینه / در چشمهایم مانده تصویرت

حالا تو رو در روی من هستی / اما برو دنبال تقدیرت

.

تقدیر من بی تو .....نمی دانم / خوش باش ای سالار بیرحمی

من عاشقت هستم ولی هرگز / معنای حرفم را نمی فهمی




 

ارسال نظر
عنوان نظر :
نام شما :
ایمیل :